ویروس کرونا و آزمون مدیریت امور جمعی

به گزارش مجله آیرخ، بعضی افراد به پدیده ها از این زاویه هم نگاه می نمایند که از آن ها چه می توان فهمید و آموخت، چه رویکردهای پنهانی رونمایی می گردد چه سازوکارهایی از پرده بیرون می افتد و چه درسی می توان از هر تجربه که معمولاً پرهزینه و بعضاً بسیار پرهزینه است آموخت. سعی این جانب این بوده که از زمره آموزندگان باشم. این روزها پدیده ای که درخور توجه است شرایط کشور در برخورد با پدیده ویروس کرونا است.

ویروس کرونا و آزمون مدیریت امور جمعی

اول این مشاهده وجود دارد که در کشور ما طی ده ها سال دولت ها برای مسائل مختلف سرزنش شده اند اما کسانی که خود بعضاً یا کلاً مسئول ظهور مسائل بوده اند انگشت انتقاد را متوجه دولت ها نموده اند. از گرانی گوجه فرنگی تا مسائل بین المللی، بحران مالی، گرانی ارز، گرانی بنزین، بیکاری، تورم، کمبود کالاها، شکست در مناسبات خارجی...و اکنون مقابله با شیوع ویروس کرونا. حتماً دولت ها هم به دلیل انتخاب مدیران نامناسب سهم خود را در ایجاد این شرایط داشته اند اما نه سهم صد درصد. باید توجه کنیم که رئیس جمهور ازنظر کلی در کشور ما تنها نماینده منتخب عمومی است، صندلی رئیس جمهور صندلی مهمی برای حفاظت و حمایت است، همچنین شخص رئیس جمهوری که رأی عموم را به دست آورده باشد. اگر افراد به عنوان رئیس جمهور این وظیفه را انجام داده یا نداده باشند نیز امتیاز یا قصور شخصی است و تاریخ کارنامه مناسب را به دستشان خواهد داد. جدا از افراد لیکن این صندلی و مسند به عنوان حق مردم قابل دفاع و حفاظت و حمایت است. کسانی با متمرکز کردن سرزنش ها به طرف دولت و صندلی رئیس جمهور در پی حذف این صندلی بوده اند و درنتیجه می توان درک کرد که این امر در صورت موفقیت حذف یک حق بالقوه عموم برای مشارکت در سرنوشت خود است به وسیله انتخاب رئیس قوه مجریه و حق دیگر انتخاب نمایندگان مجلس برای اعمال اراده عمومی در امر قانون گذاری است.

دوم این دولت که در بُرجک نشسته و هدف انتقاد است آیا در کنترل این بحران کوتاهی نموده است؟ می توان دلایل ضعف در تصمیم گیری و اجرا را مشاهده کرد اما بازهم نکته ای قابل تأمل وجود دارد. به تجربه چین در مبارزه با این بحران توجه کنیم. درجه جدیت، پوشش، دقت، مراقبت، تدارکات که به کار می رود. یک منطقه با هفتاد میلیون جمعیت قرنطینه و مراقبت می گردد. کشوری که در ده روز بیمارستان هزار تختخوابی مجهز می سازد و همه وجوه اشاعه و تمام شهروندان بیمار را تحت نظر دارد. این پرسش مطرح است که آیا چنین امکانی در کشور ما مهیا بوده است؟ جواب این است که نظام اجرایی، درمانی و بهداشتی، نظام فراوری، تجارت و تدارک در حد نگران نماینده ای ضعیف است، چنانکه در بین تلفات اولیه این ویروس بعضی پرستاران و پزشکان نیز مطرح بوده اند که قاعدتاً باید در بالاترین سطح حفاظت باشند. این ضعف بزرگ که اکنون نمایان شده در سایر حیطه ها نیز مطرح و دست اندرکار است. اما علت آن تنها این دولت نیست، در کانون علت و علت العلل آن یک کوشش چند ده ساله در رقابت بین تعهد و تخصص و بیرون راندن مداوم افراد کارآمد و توانمند و جایگزین کردن با افراد به ظاهر وفادار (درواقع، چنانکه سوابق نشان می دهد، با بعضی افراد کیسه پرداز و فرصت جو هم همراه بوده ایم) و افراد مطیع بوده است. به همین دلیل شاهد موج در موج هزیمت نیروهای متخصص، که مهم ترین ثروت هر کشور هستند، بوده ایم. امروز کشور فاقد نیروی فکری، کارشناسی، و اجرایی کافی است برای طراحی و پیاده سازی کارهای بزرگ به روش کارآمد. که خود مایه نگرانی است.

سوم، یک روش رایج در کشور اطلاعات ناقص یا غلط دادن و بعضاً ایجاد ذهنیت مغشوش به عنوان یک ابزار مدیریت بوده است. این شیوه دیگر کارکرد مثبت ندارد و موجب پذیرش شایعات اغراق آمیز می گردد. آقایی مطرح می نماید قرنطینه مربوط به جنگ اول جهانی است، دیگری می گوید بیماری کنترل شده است فرد دیگری می گوید تلفات دو درصد مبتلایان است نگران نباشید. احتمال مردن من صفر مال شما دو درصد است که البته مهم نیست! این دو درصد فرضاً در کشور ما هم درست باشد. اگر تعداد مبتلایان هزار نفر باشد می گردد بیست مورد تلفات. اگر صد هزار نفر باشد می گردد دو هزار مورد. به همین دلیل هم قرنطینه و جلوگیری از اشاعه در کشورهای دیگر بسیار جدی است.

چهارم، مقاومت بعضی از قشر سنتی در مقابل محدود یا ممنوع کردن اجتماعات وابسته به امور مذهبی و مکان های زیارتی است. اول این که بی مبالاتی یک فرد برای خودش ریسک دارد. اما آنچه از نظر اجتماعی مهم است ریسک یک فرد آلوده به ویروس برای دیگران است. یعنی یک فرد بیمار که در جامعه تردد می نماید مثل یک بمب میکربی است. به همین دلیل نیز کنترل های رفت وآمد و اجتماعات در سایر کشورها از اهمیت فوق العاده برخوردار است. باز بودن و بسته بودن مراکز تجمع از این نظر حائز اهمیت است و نمی تواند موضوع شخصی و دلبخواه باشد.

پنجم، در هر جامعه ای رفتارهایی وجود دارد که ممکن است دیگران خرافات تلقی نمایند، حتی در کشورهای پیشرفته نیز این نوع رفتار قابل ملاحظه است. افرادی وجود دارند که اعتقاد دارند با اوراد یا حرکات خاص می توان بر پدیده های طبیعی تأثیر اعمال کرد. بسیاری هم بر این اعتقاد هستند که تمسک به بعضی اشیاء مثل درخت و یا ساختمان شفابخش هم هستند. تا مادام که این موارد فردی و شخصی است و موجب آرامش خیال می گردد بسیار خوب. اما آیا بایستی به حیطه دولت و حکومت نیز وارد گردد؟ حکومت و دولت حیطه عمومی است و تنها شیوه معتبر و قابل اتکاء در این حیطه شیوه های عقلی و علمی است. چگونه دولت بودجه ای می دهد برای کنترل بلایای طبیعی به کسانی که بلای جزیی را از خود نیز دور نمی توانند بنمایند؟ مبنای عقلی و روش سنجش چیست؟ اگر افرادی اعتقاد دارند مراجعه به اماکن خاص شفابخش است آیا حق دارند مثل یک بمب بیولوژیک ویروس بین عبادت نمایندگان معمولی بپرانمایند و یا بین سایرین در رفت وآمد بیرون. اینجا است که شایسته است دولت حیطه منافع عمومی را از حیطه باورهای شخصی جدا نگه دارد. یک وظیفه دولت حفاظت از عموم است.

منبع: اتاق بازرگانی ایران
انتشار: 26 فروردین 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: ayrokh.ir شناسه مطلب: 996

به "ویروس کرونا و آزمون مدیریت امور جمعی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ویروس کرونا و آزمون مدیریت امور جمعی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید