دلایل آلودگی دریاها و اقیانوس ها: از زباله های پلاستیکی تا آلاینده های نامرئی
به گزارش مجله آیرخ، سیاره ما با یک بحران وجودی روبرو است که برنامه محیط زیست سازمان ملل (UNEP) آن را "بحران سیارهای سهگانه" نامیده است: تغییرات اقلیمی، از دست دادن تنوع زیستی و آلودگی. این سه چالش به طور جداییناپذیری به هم مرتبط هستند و یکدیگر را تشدید میکنند. در قلب این بحران، سلامت آبهای جهان قرار دارد. اقیانوسها، دریاها و دریاچهها که بیش از 70 درصد سطح زمین را پوشاندهاند و تنظیمکننده اصلی آب و هوای جهانی هستند، به طور فزایندهای تحت فشار فعالیتهای انسانی قرار گرفتهاند. آلودگی آبها یک مشکل مجزا و محلی نیست، بلکه نمودی از یک بیماری سیستمی است که شریانهای حیاتبخش سیاره را مسموم میکند و بقای میلیاردها انسان و اکوسیستمهای بیشماری را به خطر میاندازد.

برای درک مقیاس این چالش، یک آمار کلیدی و تکاندهنده وجود دارد که در گزارشهای متعدد بینالمللی تکرار میشود: تقریباً 80 درصد از کل آلودگیهای دریایی از فعالیتهای انسانی در خشکی سرچشمه میگیرد. این بدان معناست که رودخانهها، روانآبهای شهری و کشاورزی و تخلیههای ساحلی به عنوان شریانهای اصلی، سموم تمدن ما را مستقیماً به قلب آبی سیاره منتقل میکنند. این واقعیت، چارچوب اصلی تحلیل این معضل را شکل میدهد و نشان میدهد که راهحلهای مؤثر باید از مزارع، شهرها و کارخانههای ما آغاز شود.
با این حال، تمرکز صرف بر حجم آلودگیهای خشکیپایه میتواند منجر به یک سوءتفاهم خطرناک شود. تحلیل عمیقتر دادهها یک دوگانگی حیاتی را در ماهیت آلودگی دریایی آشکار میسازد. از یک سو، با مشکل "حجم بالا و منشأ پراکنده" از خشکی روبرو هستیم که شامل روانآبهای شیمیایی، فاضلاب و میلیاردها قطعه پلاستیک مصرفی است. از سوی دیگر، مشکل "حجم پایینتر اما کشندگی متمرکز" از منابع دریایی وجود دارد. به طور خاص، ادوات ماهیگیری رها شده، که به "ادوات شبح" (Ghost Gear) معروفند، اگرچه تنها بخش کوچکی از کل زبالههای پلاستیکی را تشکیل میدهند، اما به عنوان "کشندهترین شکل زبالههای پلاستیکی دریایی" شناخته میشوند. این ادوات که برای به دام انداختن و کشتن طراحی شدهاند، حتی پس از گم شدن نیز برای دههها به کار مرگبار خود ادامه میدهند و بخش عظیمی از پلاستیکهای بزرگ شناور در گردابهای اقیانوسی را تشکیل میدهند؛ برای مثال، تخمین زده میشود که 46 درصد از توده زباله در گرداب بزرگ اقیانوس آرام از تورهای ماهیگیری تشکیل شده است. این دوگانگی نشان میدهد که مبارزه با آلودگی آبها نیازمند یک استراتژی دو وجهی است: یکی متمرکز بر اصلاحات گسترده در مدیریت پسماند، کشاورزی و مصرف در خشکی، و دیگری متمرکز بر نظارت دقیق و مسئولیتپذیری در صنعت ماهیگیری و کشتیرانی در دریا. این مقاله به کالبدشکافی هر دو جبهه این نبرد برای بقای آبهای جهان میپردازد.
منشأ اصلی آلودگی: شریانهای سمی از خشکی به دریا
همانطور که اشاره شد، بخش عمدهای از آلایندههایی که به دریاها و دریاچهها راه مییابند، سفر خود را از خشکی آغاز میکنند. این آلایندهها از طریق شبکهای پیچیده از رودخانهها، روانآبها و تخلیههای مستقیم، اکوسیستمهای آبی را هدف قرار میدهند. این بخش به بررسی دقیق این منابع خشکیپایه میپردازد.
روانآبها: ناقلان خاموش آلایندههای نامرئی
روانآب (Runoff) پدیدهای است که در آن آب باران یا ذوب برف، به جای نفوذ به زمین، بر روی سطح جریان مییابد و در مسیر خود انواع آلایندهها را جمعآوری کرده و به نزدیکترین آبراه منتقل میکند. این فرآیند یکی از اصلیترین و در عین حال پنهانترین مکانیزمهای آلودگی آب است که به دو دسته اصلی کشاورزی و شهری/صنعتی تقسیم میشود.
کشاورزی: بزرگترین عامل تخریب کیفیت آب
بر اساس ارزیابی ملی کیفیت آب، روانآبهای کشاورزی به عنوان عامل اصلی آسیب به کیفیت آب رودخانهها و نهرها، سومین عامل اصلی برای دریاچهها و دومین منبع بزرگ تخریب تالابها شناخته میشوند. فعالیتهای کشاورزی مدرن، با وابستگی شدید به مواد شیمیایی و تغییرات گسترده در چشمانداز، حجم عظیمی از آلایندهها را تولید میکنند که به راحتی وارد چرخههای آبی میشوند.
مهمترین این آلایندهها، مواد مغذی مانند نیتروژن و فسفر هستند که از کودهای شیمیایی و فضولات حیوانی نشأت میگیرند. هنگامی که این مواد بیش از ظرفیت جذب گیاهان و خاک به کار روند، توسط آب باران شسته شده و به رودخانهها و نهایتاً به دریاها میرسند. این ورود ناگهانی مواد مغذی، پدیدهای به نام
اوتروفیکاسیون (Eutrophication) یا غنیسازی آب را به دنبال دارد. اوتروفیکاسیون منجر به رشد انفجاری و خارج از کنترل جلبکها میشود که به آن "شکوفایی جلبکی" (Algal Bloom) میگویند. این لایه ضخیم جلبکی مانع رسیدن نور خورشید به گیاهان آبزی در اعماق پایینتر شده و اکوسیستم را مختل میکند. اما فاجعه اصلی زمانی رخ میدهد که این جلبکها میمیرند. فرآیند تجزیه آنها توسط باکتریها، مقادیر عظیمی از اکسیژن محلول در آب را مصرف میکند. این کاهش شدید اکسیژن، شرایط هیپوکسیک (کماکسیژن) ایجاد کرده و منجر به شکلگیری "مناطق مرده" (Dead Zones) میشود؛ مناطقی که در آنها سطح اکسیژن به قدری پایین است که تقریباً هیچ موجود آبزی پیچیدهای مانند ماهیها و سختپوستان قادر به زنده ماندن نیست. در حال حاضر صدها منطقه مرده در سراسر جهان، به ویژه در مصب رودخانههایی که به مناطق کشاورزی متصل هستند، شناسایی شده است.
علاوه بر مواد مغذی، آفتکشها و علفکشها نیز از طریق روانآبهای کشاورزی به آبراهها راه مییابند. این ترکیبات شیمیایی مصنوعی که برای کنترل آفات و علفهای هرز طراحی شدهاند، میتوانند برای گونههای غیرهدف در اکوسیستمهای آبی بسیار سمی باشند. آنها به حیات ماهیها، دوزیستان و بیمهرگان آسیب میزنند و حتی میتوانند وارد منابع آب آشامیدنی انسان شده و خطرات جدی برای سلامت عمومی ایجاد کنند.
روانآبهای شهری و صنعتی
سطوح نفوذناپذیر شهرها مانند جادهها، پارکینگها و ساختمانها، بستر مناسبی برای تجمع آلایندهها فراهم میکنند که با هر بارندگی به سرعت شسته شده و وارد سیستمهای زهکشی و نهایتاً رودخانهها و دریاها میشوند. این روانآبها ترکیبی پیچیده از آلایندهها را حمل میکنند. میلیونها وسیله نقلیه روزانه مقادیر کمی روغن، ذرات فرسوده تایر و گرد و غبار ترمز را بر روی جادهها باقی میگذارند. این مواد حاوی هیدروکربنها و فلزات سنگین هستند.
فعالیتهای صنعتی و معدنی نیز سهم عمدهای در این نوع آلودگی دارند. فلزات سنگین مانند جیوه، سرب، مس و روی از طریق فرآیندهای استخراج، ذوب فلزات و تولیدات صنعتی وارد محیط زیست میشوند. این فلزات میتوانند از طریق روانآبها یا از طریق رسوب جوی (بارانی که آلایندههای هوا را با خود به زمین میآورد) به اکوسیستمهای آبی راه یابند. سرب، به طور خاص، فلزی است که چرخه طبیعی ژئوشیمیایی آن به وضوح توسط فعالیتهای انسانی، به ویژه استفاده از سرب در بنزین و انتشار از کارخانههای فولاد، دگرگون شده و غلظت آن در آبهای سطحی برخی اقیانوسها به سطوح خطرناکی رسیده است. جیوه نیز که عمدتاً از احتراق زغالسنگ و استخراج طلا در مقیاس کوچک آزاد میشود، یک نگرانی عمده برای سلامت انسان و حیات وحش دریایی است.
سونامی پلاستیک: از زبالههای روزمره تا میراثی چند صد ساله
بحران پلاستیک شاید بصریترین و شناختهشدهترین چهره آلودگی آبهای جهان باشد. مقیاس این بحران به سختی قابل تصور است. سالانه بیش از 400 میلیون تن پلاستیک در جهان تولید میشود و پیشبینی میشود این رقم تا سال 2060 سه برابر شود. از این مقدار، تخمین زده میشود که سالانه بین 19 تا 23 میلیون تن پلاستیک به اکوسیستمهای آبی نشت میکند. این رقم معادل آن است که هر روز، 2000 کامیون زباله پر از پلاستیک به اقیانوسها، رودخانهها و دریاچههای جهان تخلیه شود. در حال حاضر، تخمین زده میشود که بین 75 تا 199 میلیون تن پلاستیک در اقیانوسها انباشته شده است.
ریشه این مشکل در ماهیت خود پلاستیک و الگوی مصرف ما نهفته است. تقریباً نیمی از کل پلاستیک تولیدی برای مصارف یکبار مصرف طراحی شده است؛ محصولاتی مانند کیسههای خرید، بطریهای نوشیدنی، بستهبندی مواد غذایی و ظروف یکبار مصرف که اغلب تنها برای چند دقیقه استفاده میشوند اما میراثی چند صد ساله در محیط زیست از خود به جا میگذارند. سیستمهای مدیریت پسماند در بسیاری از نقاط جهان قادر به مدیریت این حجم عظیم از زبالههای پلاستیکی نیستند و بخش قابل توجهی از آن از طریق باد، روانآبها یا دفع مستقیم، راه خود را به سمت آبها پیدا میکند.
خطرناکترین ویژگی پلاستیک، ماندگاری فوقالعاده بالای آن است. برخلاف مواد آلی، پلاستیک در محیط زیست تجزیه بیولوژیکی نمیشود. در عوض، تحت تأثیر نور خورشید و فرسایش فیزیکی، به قطعات کوچکتر و کوچکتر تجزیه میشود. این فرآیند منجر به تولید میکروپلاستیکها (قطعات کوچکتر از 5 میلیمتر) و نانوپلاستیکها میشود. این ذرات میکروسکوپی اکنون در همه جای سیاره یافت میشوند؛ از قلههای دورافتاده کوهستانی گرفته تا عمیقترین گودالهای اقیانوسی. آنها وارد زنجیره غذایی شده، توسط پلانکتونها بلعیده شده و در بدن ماهیها، پرندگان، پستانداران دریایی و نهایتاً انسان انباشته میشوند. این ذرات نه تنها به صورت فیزیکی مضر هستند، بلکه میتوانند مواد شیمیایی سمی موجود در محیط را جذب کرده و با خود به بدن موجودات زنده منتقل کنند.
برای درک بهتر میراث ماندگار این آلودگی، مقایسه زمان تجزیه مواد مختلف در محیط زیست دریایی بسیار گویا است.
نوع زباله | زمان تقریبی تجزیه |
بلیط پارکینگ کاغذی | 2 تا 4 هفته |
پوست پرتقال و موز | تا 2 سال |
ته سیگار | 1 تا 5 سال |
کیسه پلاستیکی | 10 تا 20 سال |
لیوان فومی (پلیاستایرن) | 50 سال |
قوطی آلومینیومی | حداقل 80 سال |
تور ماهیگیری | حداقل 600 سال |
بطری شیشهای | تا 1,000,000 سال |
دادههای این جدول از منبع اقتباس شده است.
این جدول به وضوح تفاوت فاحش بین زبالههای آلی و محصولات مصنوعی را نشان میدهد. در حالی که یک پوست پرتقال در عرض چند سال به چرخه طبیعت بازمیگردد، یک کیسه پلاستیکی ساده میتواند برای یک نسل کامل باقی بماند. اما آنچه بیش از همه نگرانکننده است، زمان تجزیه تور ماهیگیری است: حداقل 600 سال. این رقم نه تنها ماندگاری فوقالعاده پلاستیک را نشان میدهد، بلکه به عنوان مقدمهای قدرتمند برای یکی از مرگبارترین جنبههای آلودگی دریایی عمل میکند که در بخش بعدی به آن پرداخته خواهد شد.
فاضلاب و پسماندهای شیمیایی: تهدیدهای نامرئی در آب
علاوه بر زبالههای جامد و روانآبها، تخلیه مستقیم فاضلاب و پسماندهای مایع صنعتی و شهری، منبع مهم دیگری از آلودگی آب است. در بسیاری از نقاط جهان، فاضلاب بدون تصفیه کافی یا حتی بدون هیچگونه تصفیهای مستقیماً به رودخانهها و آبهای ساحلی تخلیه میشود. این فاضلابها حامل ترکیبی خطرناک از آلایندهها هستند.
فاضلاب شهری حاوی مقادیر زیادی مواد آلی، مواد مغذی (که به مشکل اوتروفیکاسیون دامن میزند) و مهمتر از همه، عوامل بیماریزا (پاتوژنها) مانند باکتریها و ویروسها است. این آلودگی میکروبیولوژیکی مسئول بسیاری از بیماریهای منتقله از آب است و بر اساس گزارشها، روزانه باعث مرگ حدود 4000 کودک در سراسر جهان به دلیل بیماریهایی مانند اسهال میشود.
علاوه بر این، فاضلاب مدرن حامل دستهای جدید از آلایندههاست که به "آلایندههای نوظهور" معروفند. این دسته شامل باقیمانده داروها (مانند آنتیبیوتیکها، مسکنها و داروهای ضدافسردگی)، محصولات بهداشتی و آرایشی (مانند ضدعفونیکنندهها و فیلترهای UV)، و مواد شیمیایی صنعتی است که در محصولات روزمره یافت میشوند. این مواد شیمیایی، حتی در غلظتهای بسیار پایین، میتوانند اثرات بیولوژیکی قابل توجهی داشته باشند. بسیاری از آنها به عنوان
مختلکنندههای غدد درونریز (Endocrine Disruptors) عمل میکنند، به این معنی که میتوانند در سیستم هورمونی موجودات زنده، از جمله انسان، اختلال ایجاد کنند. مطالعات، این مواد را با مشکلاتی مانند کاهش باروری در مردان، آسیب به سیستم عصبی و افزایش خطر ابتلا به برخی سرطانها مرتبط دانستهاند. تصفیهخانههای فاضلاب سنتی برای حذف این ترکیبات پیچیده طراحی نشدهاند و بخش قابل توجهی از آنها بدون تغییر از سیستم عبور کرده و وارد محیط زیست آبی میشوند.
آلودگی از دل دریا: وقتی اقیانوس به دشمن خود تبدیل میشود
اگرچه 80 درصد آلودگیهای دریایی از خشکی سرچشمه میگیرد، اما 20 درصد باقیمانده که از فعالیتهای انسانی در دریا نشأت میگیرد، شامل برخی از مرگبارترین و مخربترین اشکال آلودگی است. این آلایندهها مستقیماً در محیط زیست دریایی رها شده و اثرات فوری و ویرانگری بر حیات وحش دارند.
ادوات ماهیگیری سرگردان (Ghost Gear): قاتلان خاموش اقیانوس
ادوات ماهیگیری رها شده، گمشده یا دور ریخته شده (Abandoned, Lost, or Discarded Fishing Gear - ALDFG)، که به "ادوات شبح" معروفند، به اتفاق آراء توسط کارشناسان به عنوان کشندهترین شکل زبالههای دریایی برای حیات وحش شناخته میشوند. این ادوات شامل تورها، تلهها، قفسها و نخهای ماهیگیری طویلی است که به دلایل مختلفی مانند شرایط بد آب و هوایی، گیر کردن به موانع زیر آب، درگیری با شناورهای دیگر یا دور ریختن عمدی (به ویژه در فعالیتهای ماهیگیری غیرقانونی) در دریا رها میشوند.
مقیاس این مشکل بسیار بزرگ است. برآوردهای محافظهکارانه نشان میدهد که سالانه حدود 640,000 تن ادوات ماهیگیری جدید به اقیانوسها اضافه میشود ، در حالی که برخی منابع این رقم را تا یک میلیون تن نیز تخمین میزنند. این ادوات که عمدتاً از پلاستیکهای بسیار بادوام مانند نایلون ساخته شدهاند، میتوانند تا 600 سال در محیط زیست دریایی باقی بمانند و به طور مداوم به کشتار ادامه دهند.
خطر اصلی این ادوات در پدیدهای به نام "ماهیگیری شبح" (Ghost Fishing) نهفته است. یک تور یا تله گمشده، همچنان به کار اصلی خود یعنی به دام انداختن موجودات دریایی ادامه میدهد. ماهیها، لاکپشتها، دلفینها، نهنگها، فوکها و پرندگان دریایی در این ادوات گرفتار میشوند. حیوان به دام افتاده در تلاش برای رهایی، خود را بیشتر زخمی و خسته میکند و در نهایت بر اثر خفگی، گرسنگی یا جراحات میمیرد. جسد حیوان به دام افتاده، به نوبه خود به عنوان طعمه عمل کرده و لاشخورها و شکارچیان دیگری را به سمت تله جذب میکند که آنها نیز گرفتار میشوند. این چرخه مرگبار میتواند برای سالها و حتی دههها ادامه یابد و یک تور گمشده را به یک تله مرگ بیپایان تبدیل کند.
آمار قربانیان این قاتلان خاموش هولناک است. تخمین زده میشود که سالانه حداقل 136,000 فوک، شیر دریایی و نهنگ بزرگ در اثر گرفتار شدن در ادوات شبح جان خود را از دست میدهają. این آمار شامل تعداد بیشمار پرندگان، لاکپشتها، دلفینها و ماهیهایی که هرگز شمارش نمیشوند، نیست. در یک حادثه تکاندهنده در سال 2018 در سواحل مکزیک، جسد بیش از 300 لاکپشت دریایی که همگی در یک تور ماهیگیری شبح غولپیکر گرفتار شده بودند، پیدا شد. این ادوات نه تنها باعث رنج و مرگ حیوانات میشوند، بلکه با به دام انداختن گونههای تجاری، به طور مستقیم به اقتصاد صنعت ماهیگیری نیز آسیب میزنند.
شاخص آماری | مقدار |
تناژ سالانه اضافه شده به اقیانوس | 640,000 تا 1,000,000 تن |
درصد از کل زبالههای پلاستیکی دریایی | حداقل 10٪ |
درصد از پلاستیکهای بزرگ شناور در گردابها | 46٪ تا 70٪ |
نرخ گم شدن سالانه ادوات | تورها (5.7٪)، تلهها و قفسها (8.6٪)، نخهای ماهیگیری (29٪) |
تعداد قربانیان پستانداران دریایی (سالانه) | حداقل 136,000 |
این جدول دادههای کلیدی از منابع متعدد را برای نمایش ابعاد مختلف مشکل ادوات ماهیگیری سرگردان ترکیب میکند.
این آمارها به وضوح نشان میدهند که چرا ادوات شبح، با وجود تشکیل درصد کمتری از کل زبالههای پلاستیکی، تأثیری نامتناسب و ویرانگر بر اکوسیستمهای دریایی دارند. نرخ بسیار بالای گم شدن برخی ادوات (مانند 29٪ از نخهای ماهیگیری) و تسلط آنها بر زبالههای بزرگ شناور در گردابهای اقیانوسی، گواهی بر این واقعیت است.
نشت نفت و آلودگی ناشی از کشتیرانی
فعالیتهای کشتیرانی و استخراج منابع انرژی از دریا، منابع مهم دیگری برای آلودگی مستقیم دریاها هستند.
نشت نفت
حوادث بزرگ نشت نفت، مانند غرق شدن نفتکشها یا انفجار سکوهای حفاری، به دلیل پوشش رسانهای گسترده، شناختهشدهترین شکل این نوع آلودگی هستند. این حوادث میتوانند در مدت کوتاهی مقادیر عظیمی نفت را وارد محیط زیست کرده و فجایع زیستمحیطی منطقهای ایجاد کنند. با این حال، بخش قابل توجهی از آلودگی نفتی ناشی از نشتهای کوچک و مزمن از منابع مختلف است، از جمله نشت از خطوط لوله، عملیات معمول کشتیها و حتی روانآبهای شهری که روغنهای ریخته شده در خیابانها را به دریا منتقل میکنند.
تأثیر نفت بر حیات وحش دریایی چندوجهی و ویرانگر است. از آنجایی که بیشتر انواع نفت بر روی آب شناور میمانند، موجوداتی که در سطح آب یا در سواحل زندگی میکنند، بیشترین آسیب را میبینند. نفت، خاصیت ضدآب بودن پرهای پرندگان و خاصیت عایق بودن خز پستانداران دریایی مانند سمورهای دریایی را از بین میبرد. بدون این لایه محافظ، این حیوانات قادر به حفظ دمای بدن خود نبوده و به سرعت بر اثر سرمازدگی (هیپوترمی) جان خود را از دست میدهają. علاوه بر این، حیوانات در تلاش برای تمیز کردن خود، مقادیر زیادی نفت را میبلعند که منجر به مسمومیت، آسیب به اندامهای داخلی مانند ریهها و کبد، اختلال در سیستم ایمنی و مشکلات تولید مثلی میشود. تخم و لارو ماهیها نیز به طور خاص به ترکیبات سمی نفت حساس هستند و حتی غلظتهای پایین میتواند منجر به مرگ و میر گسترده یا ناهنجاریهای رشدی شود.
آلودگی صوتی
اقیانوسها دیگر محیطی آرام و ساکت نیستند. فعالیتهای انسانی، به ویژه کشتیرانی تجاری، اکتشافات لرزهنگاری برای نفت و گاز، ساخت و سازهای دریایی و استفاده از سونارهای نظامی، سطح سر و صدای زیر آب را به شدت افزایش داده است. این آلودگی صوتی یک تهدید جدی برای بسیاری از موجودات دریایی، به ویژه پستانداران دریایی مانند نهنگها و دلفینها است که برای ارتباط، ناوبری، یافتن غذا و تولید مثل به شدت به حس شنوایی خود متکی هستند. سر و صدای شدید میتواند باعث آسیب فیزیکی به شنوایی آنها، ایجاد استرس مزمن، و مختل کردن رفتارهای حیاتی شود. در موارد شدید، صداهای بسیار بلند مانند سونارهای نظامی با حوادث به ساحل افتادن دستهجمعی نهنگها مرتبط دانسته شده است.
گونههای مهاجم
کشتیهای بزرگ تجاری برای حفظ تعادل و پایداری خود، از آب دریا به عنوان آب توازن (Ballast Water) استفاده میکنند. آنها در یک بندر مبدأ، مقادیر عظیمی آب را به همراه هزاران موجود زنده میکروسکوپی و حتی بزرگتر (مانند لارو ماهیها و بیمهرگان) به داخل مخازن خود پمپ میکنند و در بندر مقصد، این آب را تخلیه میکنند. این فرآیند سالانه میلیاردها تن آب را در سراسر جهان جابجا کرده و به یکی از اصلیترین راههای معرفی
گونههای مهاجم به اکوسیستمهای جدید تبدیل شده است. این گونههای غیربومی، در غیاب شکارچیان طبیعی خود، میتوانند به سرعت تکثیر شده، با گونههای بومی برای منابع رقابت کنند، تعادل اکوسیستم را بر هم بزنند و خسارات اقتصادی و زیستمحیطی هنگفتی به بار آورند.
پیامدهای دومینووار: از فروپاشی اکوسیستم تا تهدید سلامت انسان
آلایندههایی که به آبهای جهان راه مییابند، مجموعهای از واکنشهای زنجیرهای را آغاز میکنند که فراتر از آسیب مستقیم به چند گونه خاص است. این پیامدها کل ساختار و عملکرد اکوسیستمها را دگرگون کرده و در نهایت، سلامت، اقتصاد و رفاه جوامع انسانی را به طور جدی تهدید میکنند.
تخریب اکوسیستمها و میراث سمی
آلودگی به روشهای مختلفی پایههای حیات در اکوسیستمهای آبی را تضعیف میکند.
اسیدی شدن اقیانوسها
اقیانوسها به طور طبیعی به عنوان یک اسفنج غولپیکر عمل کرده و حدود یک سوم از دیاکسید کربن (CO2) منتشر شده توسط فعالیتهای انسانی را جذب میکنند. این فرآیند به کاهش سرعت گرمایش جهانی کمک میکند، اما بهای سنگینی دارد. حل شدن CO2 در آب دریا منجر به تولید اسید کربنیک شده و pH آب را کاهش میدهد؛ فرآیندی که به آن اسیدی شدن اقیانوسها میگویند. این تغییر شیمیایی، حتی اگر اندک باشد، پیامدهای ویرانگری برای موجوداتی دارد که برای ساخت صدف یا اسکلت خود به کربنات کلسیم نیاز دارند. صخرههای مرجانی، صدفها، نرمتنان و حتی برخی از انواع پلانکتونها در آبهای اسیدیتر برای ساخت و حفظ ساختار بدن خود دچار مشکل میشوند. از آنجایی که صخرههای مرجانی پناهگاه حدود 25 درصد از کل حیات دریایی هستند و پلانکتونها پایه و اساس زنجیره غذایی اقیانوسی را تشکیل میدهند، اسیدی شدن اقیانوسها کل شبکه حیات دریایی را از بنیاد تهدید میکند.
تخریب زیستگاههای حیاتی
آلودگی به طور فیزیکی نیز زیستگاههای کلیدی را نابود میکند. زبالههای پلاستیکی بزرگ و ادوات ماهیگیری سرگردان میتوانند بر روی صخرههای مرجانی و بسترهای علف دریایی قرار گرفته، آنها را بشکنند و خفه کنند. روانآبهای حاوی رسوبات ناشی از فرسایش خاک در مناطق کشاورزی و ساختمانی، آبهای ساحلی را کدر کرده و مانع رسیدن نور خورشید به گیاهان دریایی و جلبکهایی میشوند که برای فتوسنتز به نور نیاز دارند. جنگلهای حرا (مانگرو)، که به عنوان مهد پرورش بسیاری از گونههای دریایی و سپرهای طبیعی ساحلی عمل میکنند، به طور خاص در برابر آلودگی پلاستیکی آسیبپذیر هستند. تجمع پلاستیک در میان ریشههای درهمتنیده آنها میتواند جریان آب را مسدود کرده، شرایط بیهوازی ایجاد کند و در نهایت منجر به مرگ درختان شود.
در این میان، یک ارتباط عمیق و نگرانکننده بین آلودگی و دیگر بحرانهای سیارهای وجود دارد. آلودگی آبها تنها یک پیامد جانبی فعالیتهای انسانی نیست، بلکه خود به یک عامل فعال در تشدید بحران اقلیمی و از دست دادن تنوع زیستی تبدیل شده است. این یک حلقه بازخورد منفی خطرناک ایجاد میکند. برای مثال، آلایندههای نفتی میتوانند فرآیند فتوسنتز در میکروارگانیسمهای دریایی را که مسئول تولید بخش قابل توجهی از اکسیژن اتمسفر هستند، کاهش دهند. از سوی دیگر، تخریب اکوسیستمهای ساحلی مانند جنگلهای حرا و بسترهای علف دریایی به دلیل آلودگی، توانایی اقیانوس برای جذب و ذخیره کربن (که به آن "کربن آبی" میگویند) را به شدت تضعیف میکند. این اکوسیستمها در ذخیره کربن بسیار کارآمدتر از جنگلهای استوایی هستند. بنابراین، با آلوده کردن آبها، ما نه تنها به حیات وحش آسیب میزنیم، بلکه موتورهای طبیعی تنظیمکننده آب و هوای سیاره را نیز از کار میاندازیم و آسیبپذیری خود را در برابر تغییرات اقلیمی افزایش میدهیم.
زنجیره غذایی آلوده: تهدید مستقیم سلامت بشر
شاید نگرانکنندهترین پیامد آلودگی آب، تأثیر مستقیم آن بر سلامت انسان از طریق زنجیره غذایی باشد. بسیاری از خطرناکترین آلایندهها در محیط زیست باقی مانده و در بدن موجودات زنده انباشته میشوند.
تجمع زیستی سموم
مواد شیمیایی پایدار مانند فلزات سنگین (به ویژه جیوه) و آلایندههای آلی پایدار (POPs) مانند PCBها و برخی آفتکشها، به راحتی در طبیعت تجزیه نمیشوند. این مواد توسط موجودات کوچک در پایه زنجیره غذایی (مانند پلانکتونها) جذب میشوند. سپس، هنگامی که این موجودات توسط موجودات بزرگتر خورده میشوند، سموم در بدن شکارچی انباشته میشود. این فرآیند که تجمع زیستی (Bioaccumulation) و بزرگنمایی زیستی (Biomagnification) نامیده میشود، در هر سطح از زنجیره غذایی تکرار شده و باعث میشود که غلظت این سموم در بدن شکارچیان رأس هرم غذایی (مانند ماهی تن، کوسهها، دلفینها و انسان) به میلیونها برابر غلظت آنها در آب اطراف برسد.
خطرات جیوه و مواد شیمیایی صنعتی
جیوه به عنوان یکی از خطرناکترین آلایندههای دریایی برای سلامت انسان شناخته میشود. قرار گرفتن در معرض متیلجیوه (شکل آلی و بسیار سمی جیوه)، عمدتاً از طریق مصرف غذاهای دریایی آلوده، میتواند اثرات ویرانگری بر سیستم عصبی داشته باشد. این ماده به ویژه برای مغز در حال رشد جنین و نوزادان خطرناک است و میتواند منجر به کاهش IQ، افزایش خطر اوتیسم، ADHD و اختلالات یادگیری شود. در بزرگسالان، قرار گرفتن در معرض جیوه با افزایش خطر بیماریهای قلبی-عروقی و زوال عقل مرتبط است. سایر مواد شیمیایی صنعتی که از طریق زنجیره غذایی به بدن ما راه مییابند، مانند فتالاتها، بیسفنول A و retardants شعله، با طیف وسیعی از مشکلات سلامتی از جمله اختلالات هورمونی، کاهش باروری و افزایش خطر سرطان مرتبط هستند.
میکروپلاستیکها در بدن ما
بحران میکروپلاستیکها بعد جدیدی به تهدید سلامت انسان اضافه کرده است. این ذرات میکروسکوپی در انواع غذاهای دریایی، نمک دریایی، آب آشامیدنی و حتی هوا یافت شدهاند. مطالعات اخیر وجود میکروپلاستیکها را در اندامهای داخلی انسان مانند کبد، کلیهها و حتی جفت تأیید کردهاند. اگرچه تحقیقات در مورد اثرات بلندمدت این ذرات بر سلامت انسان هنوز در مراحل اولیه است، اما نگرانیهای جدی در مورد پتانسیل آنها برای ایجاد التهاب مزمن، آسیب سلولی و انتقال مواد شیمیایی سمی که به سطح آنها میچسبند، وجود دارد. ما در حال انجام یک آزمایش کنترلنشده بر روی سلامت خود و نسلهای آینده هستیم.
هزینههای اجتماعی و اقتصادی: از گردشگری تا امنیت غذایی
پیامدهای آلودگی آبها به حوزه سلامت محدود نمیشود و ابعاد گسترده اقتصادی و اجتماعی را نیز در بر میگیرد.
ضربه به اقتصاد ساحلی
اقتصاد بسیاری از جوامع ساحلی در سراسر جهان به شدت به دو صنعت گردشگری و شیلات وابسته است. آلودگی به هر دوی این صنایع ضربات مهلکی وارد میکند. سواحل پوشیده از زبالههای پلاستیکی، آبهای کدر و بوی نامطبوع ناشی از شکوفایی جلبکی، گردشگران را فراری میدهد و درآمد حاصل از این صنعت را کاهش میدهد. هزینههای هنگفت پاکسازی سواحل نیز بار سنگینی بر دوش دولتهای محلی و سازمانهای داوطلبانه است.
تهدید صنعت شیلات و امنیت غذایی
صنعت شیلات نیز از چند جهت تحت تأثیر قرار میگیرد. ادوات ماهیگیری شبح به طور مستقیم با صیادان رقابت کرده و با به دام انداختن گونههای تجاری، ذخایر ماهی را کاهش میدهają. تخریب زیستگاههای حیاتی مانند صخرههای مرجانی و جنگلهای حرا که به عنوان مناطق تخمریزی و پرورشگاه ماهیان عمل میکنند، پایداری صنعت شیلات را در بلندمدت به خطر میاندازد. علاوه بر این، آلودگی شیمیایی و میکروبی میتواند منجر به بسته شدن مناطق صید صدف و ماهیگیری به دلیل خطرات سلامتی شود و معیشت صیادان را مستقیماً تهدید کند. برای میلیاردها نفر در سراسر جهان که به غذاهای دریایی به عنوان منبع اصلی پروتئین خود متکی هستند، این تهدیدها به معنای به خطر افتادن امنیت غذایی است.
آثار فرهنگی و اجتماعی
برای بسیاری از جوامع بومی و ساحلی، دریا تنها یک منبع اقتصادی نیست، بلکه بخشی جداییناپذیر از هویت فرهنگی، معنوی و اجتماعی آنهاست. آلودگی و تخریب محیط زیست دریایی به معنای از دست دادن میراث فرهنگی، قطع ارتباط با سنتهای دیرینه و تضعیف پیوندهای اجتماعی است که حول محور دریا شکل گرفتهاند. این آسیبهای ناملموس، اگرچه به سختی قابل اندازهگیری هستند، اما به همان اندازه واقعی و ویرانگرند.
نتیجهگیری: به سوی آیندهای پاکتر برای آبهای جهان
تحلیل منابع متعدد آلودگی آبهای جهان تصویری پیچیده و نگرانکننده را ترسیم میکند. از روانآبهای نامرئی مزارع و شهرها که مواد مغذی و شیمیایی را به شریانهای آبی تزریق میکنند، تا سونامی بصری و ماندگار پلاستیک که سواحل و اعماق اقیانوس را فرا گرفته، و قاتلان خاموش و بیرحمی به نام "ادوات ماهیگیری شبح" که به طور مداوم در دریا به کشتار ادامه میدهند؛ همه اینها نشاندهنده تأثیر عمیق و چندوجهی فعالیتهای انسانی بر حیاتیترین اکوسیستمهای سیاره است. این آلودگیها نه تنها تنوع زیستی را نابود کرده و اکوسیستمها را تخریب میکنند، بلکه از طریق زنجیره غذایی آلوده و تخریب منابع اقتصادی، مستقیماً سلامت و رفاه جوامع انسانی را نیز به خطر میاندازند.
با این حال، ناامیدی تنها پاسخ ممکن نیست. همانطور که مشکل از فعالیتهای انسانی سرچشمه میگیرد، راهحل نیز در دستان ماست. کلید مقابله با این بحران، تمرکز بر پیشگیری از منشأ است. این رویکرد نیازمند یک تحول بنیادین در نحوه تولید، مصرف و مدیریت پسماند است. اقداماتی مانند بهبود شیوههای کشاورزی برای کنترل روانآبها، سرمایهگذاری گسترده در تصفیه فاضلاب شهری و صنعتی، کاهش شدید تولید و مصرف پلاستیکهای یکبار مصرف، و طراحی محصولاتی که در یک اقتصاد چرخشی قابل استفاده مجدد یا بازیافت باشند، از ارکان اصلی این تحول هستند.
در سطح بینالمللی، حرکتهایی برای مقابله با این چالشها در حال شکلگیری است. ابتکاراتی مانند "ابتکار جهانی ادوات شبح" (Global Ghost Gear Initiative - GGGI) با گرد هم آوردن دولتها، صنعت ماهیگیری و سازمانهای غیردولتی، به دنبال جمعآوری دادهها، به اشتراکگذاری بهترین شیوهها و ترویج راهحلهای نوآورانه برای مشکل ادوات ماهیگیری گمشده است. همچنین، تلاشهای دیپلماتیک در سازمان ملل برای تدوین یک معاهده جهانی الزامآور برای پایان دادن به آلودگی پلاستیک، امیدی برای یک اقدام هماهنگ و مؤثر جهانی ایجاد کرده است.
حفاظت از سلامت اقیانوسها، دریاها و دریاچهها صرفاً یک وظیفه زیستمحیطی نیست؛ این یک ضرورت برای بقای ماست. سلامت آبهای جهان به طور مستقیم با سلامت انسان، پایداری اقتصاد جهانی و توانایی ما برای مقابله با بحران اقلیمی گره خورده است. هر قطعه پلاستیکی که از ورود آن به رودخانه جلوگیری میشود، هر کیلوگرم کودی که به طور مؤثرتری استفاده میشود و هر تور ماهیگیری که مسئولانه مدیریت میشود، گامی در جهت تضمین آیندهای است که در آن سیاره آبی ما بتواند به حمایت از حیات بر روی زمین ادامه دهد. این مسئولیت مشترک همه ماست؛ از مصرفکنندگان و تولیدکنندگان گرفته تا سیاستگذاران و رهبران جهانی. زمان اقدام، اکنون است.