باغبان شب برای نوجوانان به کتابفروشی ها آمد - مجله آیرخ

جاناتان آکسیر مدرس داستان نویسیِ خلاق و ادبیات کودک است که این کتابش، در سال 2015 به عنوان کتاب برگزیده انجمن کتابخانه های آمریکا معرفی گردیده است. او اعلام نموده که برای بچه های عجیب و غریب داستان های عجیب و غریب می نویسد.

رمان ترسناک باغبان شب در سال 2014 چاپ گشت و به زودی به فهرست پرفروش های نیویورک تایمز راه پیدا کرد. این کتاب همچنین برگزیده سایت آمازون گشت. جاناتان آکسیر در این رمان، قلم هنری جیمز و ادگار آلن پو را به یاد مخاطب می آورد.

در داستان این کتاب، جنگلی به نام تُرش وجود دارد که خانه ای میانه اش ساخته گردیده است. ساکنان این خانه همگی رنگِ پریده و چشم های سیاه و کم عمق دارند. شایع گردیده که درختی در این خانه وجود دارد که از دیگران مخفی نگه داشته گردیده است. این درخت ظاهرا در اتاقی در طبقه دوم این خانه واقع شده است که درش همیشه قفل است. در قصه باغبان شب این سوال مطرح است که آیا رابطه ای بین درخت مرموز و کابوس هایی که اهالی خانه می بینند وجود دارد یا خیر؟

شخصیت اصلی باغبان شب پسربچه ای به نام کیپ است که می خواهد خواهرش را از شر این خانه خلاص کند... . از این رمان، ترجمه دیگری توسط انتشارات پرتقال منتشر و عرضه گردیده است.

این رمان 3 فصل کلی دارد که به ترتیب عبارت اند از: ورود، تعقیب و گریز، جدایی ها.

در قسمتی از این رمان می خوانیم:

کیپ چشمش به یک قیچی زنگ زده و بزرگ باغبانی افتاد که از یک سمت کیسه پیرزن آویزان بود. اعلام نمود: فکر کردم اعلام نموده بودین به این جنگل نزدیک هم نمی شین.

پیرزن با ظرافتِ تمام قیچی را از دید پنهان کرد و اعلام نمود: درست فکر کردی. اما وقتی قایمکی ارباب ویندسور رو دیدم که سوار بر کالسکه به سرعت به سمت شهر می تاخت، حدس زدم به خطرش می ارزه که بیام و نگاهی به سرمایه گذاریم بندازم. طوری لبخند زد که کیپ فهمید درباره او حرف می زند: شاید یادت باشه که یک قصه بهم قول داده بودی.

کیپ اعلام نمود: خواهرم این قول رو داد، نه من. من بلد نیستم قصه تعریف کنم. مالی داره تو خونه شام درست می کنه، اگر می خوای برو سراغش.

زن نگاهی به خانه انداخت، اما آهسته نگاهش را دوباره از آن برداشت: عزیزم، من ترجیح می دم همین فاصله رو حفظ کنم. کیپ متوجه گشت زن عصبی گردیده. با وجود شوخی ها و قصه هایش، پیرزن درست به اندازه بقیه از این خَلَنگ زار می ترسید. اعلام نمود: مزاحم کارت نمی شم. فقط آمدم اینجا قصه ای برات بگم. و البته مطمئن شم که شما دو تا بره کوچولو... حرفش را خورد؛ انگار دنبال واژه درستی می گشت: ناخوش نیستید.

کیپ معنی این کلمه را نمی دانست، اما منظور پیرزن را فهمید: شما فکر کردین ما مردیم؟

این کتاب با 408 صفحه، شمارگان هزار و 500 نسخه و قیمت 28 هزار تومان منتشر گردیده است.